نویسنده: جمشید خدادادی




 

2. صرع (EPILEPSY)

صرع یعنی فعالیت بیش از حد و کنترل نشده‌ی تمام یا قسمتی از سیستم عصبی مرکزی. در شخصی که مستعد صرع است، هنگامی که سطح تحریک پذیری سیستم عصبی از آستانه‌ی بحران معینی بالاتر می‌رود حملات صرعی به وجود می‌آیند؛ اما تا زمانی که سطح تحریک پذیریپایین تر از این آستانه نگاه داشته شود هیچ گونه حمله‌ای بروز نمی کند.

2-1. انواع صرع:

اصولاً سه نوع صرع وجود دارد که عبارتند از: صرع بزرگ، صرع کوچک و صرع کانونی یا موضعی.

صرع بزرگ (1)

صرع بزرگ به وسیله‌ی تخلیه‌های نورونی فوق العاده شدید، در تمام نواحی مغز مشخص می‌شود. شخص غالباً زبانش را گاز می‌گیرد یا آن را می‌بلعد و معمولاً نفس کشیدن برایش مشکل است تا حدی که گاهی سیانوزه می‌شود.
همچنین سیگنال‌های ارسالی به احشاء به کرات موجب ادرار کردن و دفع مدفوع می‌گردد. حملات صرع بزرگ از چند ثانیه تا چند دقیقه طول می‌کشد و مشخصه‌ی آن تضعیف عمل تمامی سیستم عصبی بعد از حمله است؛ به این معنی که شخص تا چند دقیقه بعد از پایان حمله به حال منگی باقی می‌ماند و بعد از آن نیز شخص تا ساعت‌های متمادی شدیداً احساس خستگی می‌کند یا می‌خوابد.

صرع کوچک (2)

صرع کوچک ارتباط نزدیکی با صرع بزرگ دارد، از این نظر که منشأ آن نیز تقریباً به طور یقین در سیستم فعال کننده‌ی قاعده‌ای مغز قرار دارد. حمله صرع کوچک در فاصله زمانی 3 تا 30 ثانیه به صورت ناخودآگاه روی می‌دهد. در حین حمله، شخص چندین انقباض عضلانی، به صورت تکان‌های شدید (در ناحیه‌ی سر و یا پلک زدن) انجام می‌دهد و به دنبال آن هوشیاری باز می‌گردد.

صرع کانونی (3)

این نوع صرع تقریباً هر قسمتی از نواحی محدود قشر مغز تا تشکیلات عمقی مخ و تنه‌ی مغزی را مبتلا می‌سازد. توموری که ناحیه‌ای از مغز را تحت فشار قرار می‌دهد یا ناحیه‌ی خراب شده‌ای از بافت مغزی، با مدارهای موضعی که به طور مادرزادی از حالت طبیعی خارج هستند، به وجود می‌آید.

2-2. علت بیماری صرع از نظر علمی

گردش خون مغزی: (4)

میزان طبیعی جریان خون در بافت مغزی به طور متوسط 50 تا 55 میلی لیتر برای هر 100 گرم مغز در دقیقه است. میزان جریان خون برای تمام مغز یک شخص بالغ متوسط حدود 750 میلی لیتر در دقیقه یا 15 درصد برون ده قلب در حال استراحت است.

تنظیم گردش خون مغزی: (5)

میزان جریان خون مغز مانند بیشتر بافت‌های دیگر بدن ارتباط زیادی با متابولیسم بافت مغزی دارد. سه عامل متابولیک مختلف دارای اثرات قوی بر روی میزان جریان خون مغزی هستند. این عوامل عبارتند از: 1. غلظت کربن دی اکسید؛ 2. غلظت یون هیدروژن و 3. غلظت اکسیژن.
افزایش کربن دی اکسید یا یون هیدروژن، میزان جریان خون مغزی را افزایش می‌دهد، در حالی که کاهش غلظت اکسیژن میزان جریان خون را زیاد می‌کند.

غلظت کربن دی اکسید یا یون هیدروژن:

افزایش غلظت کربن دی اکسید درخون شریانی که مغز را مشروب می‌کند، میزان جریان خون مغزی را به مقدارزیادی افزایش می‌دهد. افزایش 70 درصدی در فشار کربن دی اکسید خون شریانی، میزان جریان خون مغزی را نیز تقریباً دو برابر می‌کند. کربن دی اکسید میزان جریان خون مغزی را به وسیله‌ی ترکیب شدن با آب در مایعات بدن و تشکیل اسید کربنیک و سپس تجزیه‌ی آن و تشکیل یون‌های هیدروژن افزایش می‌دهد. آن گاه یون‌های هیدروژن موجب وازودیلاتاسیون رگ‌های مغزی می‌شوند. درجه‌ی گشاد شدن رگ‌ها نسبت مستقیم با افزایش غلظت یون هیدروژن دارد.
هر ماده‌ی دیگری که اسیدیته‌ی بافت مغزی و بنابراین غلظت یون هیدروژن را زیاد کند، میزان جریان خون مغزی را افرایش می‌دهد. این قبیل مواد عبارتند از: اسید لاکتیک، اسید پیروویک یا هر ماده‌ی اسیدی دیگر که در جریان متابولیسم تشکیل می‌شود. افزایش غلظت یون هیدروژن، فعالیت نورون‌ها را به مقدار زیادی تضعیف می‌کند.

کمبود اکسیژن:

در هر دقیقه 3/5 میلی لیتر اکسیژن برای هر 100 گرم بافت مغزی مورد نیاز است. هر گاه جریان خون مغزی آن قدر کم شود که نتواند این مقدار اکسیژن را تأمین کند، مکانیسم و ازودیلاتاسیون ناشی از کمبود اکسیژن آغاز می‌شود و میزان جریان خون و حمل اکسیژن به بافت‌های مغزی را به مقدار طبیعی باز می‌گرداند.

سیستم مایع مغزی نخاعی: (6)

سراسر حفره‌ای که مغز و نخاع شوکی را احاطه کرده، به حجم تقریباً 1600 میلی لیتر است که حدود 150 میلی لیتر آن به وسیله‌ی مایع مغزی نخاعی اشغال می‌شود. این مایع در بطن‌های مغز، انبارهای دور مغز، زیر عنکبوتیه، در اطراف مغز و نخاع یافت می‌شود. تمام این محفظه‌ها با یکدیگر مربوط اند و فشار این مایع در یک حد ثابت تنظیم می‌شود.
مایع مغزی نخاعی با سرعت حدود 500 میلی لیتر در هر روز تشکیل می‌شود که تقریباً سه برابر حجم کل مایع موجود در تمام سیستم مایع مغزی نخاعی است. احتمالاً دو سوم یا بیشتر این مایع به صورت ترشح از شبکه‌ی کوروئید موجود در هر یک از چهار بطن مغزی، و به طور عمده از دو بطن طرفی، نشأت می‌گیرد. مقدار دیگری از این مایع توسط تمام سطوح اپاندمی بطن‌ها ترشح می‌شود و مقدار اندکی نیز از خود مغز، از طریق فضاهای دور عروقی که رگ‌های خونی وارد شده به مغز را احاطه می‌کنند، ناشی می‌شود.

فشار مایع مغزی نخاعی: (7)

فشار طبیعی در سیستم مایع مغزی نخاعی هنگامی که شخص در وضعیت افقی قرار دارد، به طور متوسط 130 میلی متر آب (10 میلیمتر جیوه) است؛ اگر چه این فشار می‌تواند حتی در شخص طبیعی به اندکی 70 میلی متر آب یا به زیادی 180 میلی متر آب باشد. این مقادیر به طور قابل ملاحظه‌ای مثبت تر از 3 تا 5 میلی متر جیوه فشار موجود در فضاهای بین سلولی در بافت زیر جلدی است.

تنظیم فشار مایع مغزی نخاعی: (8)

فشار مایع مغزی نخاعی تقریباً به طور کامل توسط جذب مایع از پرزهای عنکبوتیه تنظیم می‌شود. دلیل این امر آن است که سرعت تشکیل مایع مغزی نخاعی بسیار ثابت است. هر گاه فشار مایع مغزی نخاعی 1/5 میلی متر جیوه بیشتر از فشار خون در سینوس‌ها باشد، سیستم مایع مغزی نخاعی می‌تواند این فشار را کنترل کند.

توجه:

در بیماری‌ها این سیستم توسط مواد درشت یا توسط فیبروز و یا مقادیر زیادی مولکول‌های پروتئین‌های پلاسما که در بیماری‌های مغزی به داخل مایع مغزی نخاعی نشت کرده اند مسدود می‌شوند. این امر موجب می‌گردد که فشار مایع مغزی نخاعی بسیار بالایی ایجاد شود.

عوامل بالا رفتن فشار مایع مغزی نخاعی:

ایجاد غده یا تومور در مغز، تولید بیش از حد مایع مغزی نخاعی در مغز، مسدود شدن یا فیبروز شدن پرزهای عنکبوتیه، عدم تعادل ترشحات این مایع با جذب آن از طریق سیستم عنکبوتیه و عدم تغذیه صحیح سیستم نورونهای مغزی و نخاعی اعصاب مرکزی

توجه:

زمانی که پزشک متخصص متوجه می‌شود که مایعات مغزی بیش از حد در شخص تولید می‌شود، بلافاصله بیمار را جراحی می‌کند و در مغز بیمار شنت کار می‌گذارد، تا مایعات اضافی به معده بیمار تخلیه شود. اما آیا بهتر نیست، به جای جراحی و گذاشتن شنت، علت تولید مایعات اضافی در بدن بیمار را بررسی نماییم و کاری کنیم تا مایعات اضافی تولید نشود؟
با بررسی بیماری مشخص می‌شود:
1. طبیعت و مزاج مغز را خداوند سبحان سرد و تر آفریده است.
2. با استفاده از غذاهای با طبیعت و مزاج سرد، ترشحات مایعات مغزی افزایش پیدا می‌کند.
3. وجود ترشحات بیش از حد مایعات مغزی نخاعی به عروق مغزی فشار می‌آورد و باعث تخریب بافت مغزی می‌شود. (9)
4. در طب قرآنی به جای شنت، از غذاهایی با طبیعت گرم (قلیایی) استفاده می‌شود تا مایع مغزی نخاعی کمتر ترشح شوند و تعادل برقرار شود.
6. مصرف بیش از حد غذاهای سرد (اسیدی) با گوهر مغز یکی می‌شوند و تومورهای مغزی از جمله تومورهایی از نوع آستروسیتوما را تولید می‌کنند.
7. عدم استفاده از غذاهای مفید برای مغز، مانند عسل یا گلوکز خالص.
8. برای پیشگیری از انواع بیماری‌های صعب العلاج، بهتر است که باورها و تغذیه‌ی خود را تغییر دهیم تا دچار چنین بیماری‌هایی نشویم.
9. این دسته از بیماران نباید از مواد غذایی مانند مغز گردو، کرفس، جگر و تخم مرغ استفاده کنند.

روش طب قرآنی برای بیماری صرع:

از آنجا که علت عمده‌ی بیماری صرع، استفاده از غذاهای سرد است که منجر به تولید بیش از حد مایعات مغزی می‌شود، باید توجه کرد تا از مصرف غذاهای سرد و اسیدی که در فصل 8 کتاب «15 روز تا سلامتی» بیان شده است (به خصوص مغز گردو، کرفس، جگر و تخم مرغ)، خودداری شود.
غذای بیماران مبتلا به صرع دقیقاً باید مثل غذای بیماران ام اس باشد، زیرا این بیماری نیز مربوط به اعصاب مرکزی است. این نوع بیماران باید از یبوست مزاج جداً بپرهیزند.

3. هیدروسفالی (10)

هیدروسفالی آب اضافی در حفره‌ی جمجمه است. غالباً در هیدروسفالی، جریان مایع به خارج از یک یا چند بطن مسدود می‌شود. معمولاً نوع بدون ارتباط هیدروسفالی به وسیله‌ی انسدادی در قنات سیلویوس به وجود می‌آید و لذا به تدریج که مایع به وسیله‌ی شبکه‌ی کوروئید در بطن طرفی و بطن سوم تشکیل می‌شود، حجم این سه بطن به مقدار زیادی افزایش می‌یابد.
این امر مغز را به صورت یک پوسته‌ی نازک در برابر جمجمه در می‌آورد. در نوزادان، افزایش فشار همچنین موجب بزرگ شدن تمام سر می‌شود، زیرا استخوان‌های جمجمه هنوز به یکدیگر جوش نخورده‌اند. بنابراین مایع، هم در داخل بطن‌ها و هم در خارج مغز تجمع می‌یابد و موجب بزرگ شدن فوق العاده‌ی سر و آسیب شدید مغز می‌گردد.
مؤثرترین درمان از نظر علم پزشکی روز برای بیماران هیدروسفالی ایجاد یک شنت بین یکی از بطن‌ها و حفره‌ی صفاقی به وسیله‌ی یک لوله‌ی لاستیکی سیلیکونی با عمل جراحی است که در این حالت مایع مغزی نخاعی بتواند از طریق صفاق جذب شود.

علت بیماری

1. سراسر حفره‌ای که مغز و نخاع شوکی را احاطه کرده است، تقریباً 1600 میلی لیتر حجم دارد که حدود 150 میلی لیتر آن به وسیله‌ی مایع مغزی نخاعی اشغال می‌شود. این مایع در بطن‌های مغز، انبارهای دور مغز، زیر عنکبوتیه در اطراف مغز و نخاع یافت می‌شود. تمام این محفظه‌ها با یکدیگر مربوط اند و فشار این مایع در یک حد ثابت تنظیم می‌شود.
مایع مغزی نخاعی با سرعت حدود 500 میلی لیتر در هر روز تشکیل می‌شود که تقریباً سه برابر حجم کل مایع موجود درتمام سیستم مایع مغزی نخاعی است. احتمالاً دو سوم یا بیشتر این مایع به صورت ترشح از شبکه‌ی کوروئید موجود در هر یک از چهار بطن مغزی و به طور عمده از دو بطن طرفی نشأت می‌گیرد. مقدار دیگری از این مایع توسط تمام سطوح اپاندمی بطن‌ها ترشح می‌شود و مقدار اندکی نیز از خود مغز از طریق فضاهای دور عروقی که رگ‌های خونی وارد شده به مغز را احاطه می‌کنند، ناشی می‌شود.
2. استفاده از غذاهایی با طبیعت سرد موجب می‌شود که مایعات مغزی نخاعی بیش از حد مورد نیاز ترشح شود و به مقدار لازم و کافی جذب نشود.
3. با افزایش مایعات مغزی نخاعی، فشار مغز بالا می‌رود و به مویرگ‌های مغزی فشار می‌آید؛ در نتیجه جریان خون مغزی کاهش می‌یابد و مغز نمی تواند به راحتی تغذیه کند. این امر موجب تخریب بافت‌های مغزی (خیز مغزی) می‌شود.
4. بر اثر خیز مغزی و بالا رفتن فشار مغز و کاهش یافتن جریان خون مغزی، اکسیژن کافی به مغز نمی رسد و همین امر موجب صدمات شدید به مغز می‌شود.
5. متأسفانه مغز قادر به انجام متابولیسم بی هوازی، به مدت زمان زیاد، نیست. یکی از دلایل این موضوع متابولیسم بسیار زیاد نورون‌های مغزی است، به طوری که انرژی بسیار بیشتری برای هر سلول مغز در مقایسه با بیشتر بافت‌ها مورد نیاز است.
6. مقدار گلیکوژن انبار شده در نورون‌ها بسیار مختصر است و ذخایر اکسیژن در بافت‌های مغز نیز اندک است.
7. فعالیت نورون‌ها بستگی به رسیدن ثانیه به ثانیه اکسیژن از خون دارد.

نتیجه:

با کنار هم گذاشتن این عوامل مختلف می‌توان فهمید که چرا قطع ناگهانی جریان خون به مغز یا کمبود ناگهانی اکسیژن در خون می‌تواند در ظرف 5 تا 10 ثانیه موجب از هوش رفتن شخص شود. در شرایط طبیعی، تقریباً تمام انرژی مصرف شده توسط سلول‌های مغزی به وسیله‌ی گلوکز تأمین می‌شود.

روش طب قرآنی برای بیماری هیدروسفالی

1. غذاهایی که طبعی سرد (اسیدی) دارند، به طور کامل قطع شوند تا مایعات مغزی و نخاعی به مقدار زیادی ترشح نشود؛
2. از غذاهای با طبع گرم (قلیایی) که موجب کاهش تدریجی التهاب و فشار مغز می‌شوند، استفاده شود؛
3. با کم کردن فشار یا خیز مغزی، جریان خون در عروق مغزی افزایش می‌یابد و اکسیژن کافی به سلول‌ها و بافت‌های مغزی می‌رسد؛
4. با استفاده از عسل، می‌توان به راحتی نورون‌های مغزی را تغذیه کرد؛
5. اگر بیمار نوزاد یا کودک است، تغذیه‌ی مادر کنترل شود (از غذاهای گرم (قلیایی) استفاده شود)؛
6. با استفاده از غذاهای گرم و خشک (دارای پتاسیم)، می‌توان مایعات اضافی مغز را از طریق ادرار بیمار دفع کرد؛
7. رژیم غذایی برای بیماران هیدروسفالی دقیقاً مثل رژیم غذایی بیماران صرعی است؛
8. این دسته از بیماران نباید دچار یبوست مزاج شوند.

4. تومور غده هیپوفیز (11)

یکی ازمهم ترین بیماری‌های مغز انواع تومورهای مغزی است که می‌تواند اختلالات بسیاری را در فرد ایجاد کند و زندگی او را مختل نماید.
تومورهای هیپوفیز قدامی معمولاً بر اساس مشخصات رنگ پذیری شان به تومورهای کروموفوب، اسیدوفیل یا بازوفیل تقسیم می‌شوند. بعضی از تومورها به ظاهر فاقد عمل، از دسته تومورهای کروموفوب هستند و با انهدام بافت هیپوفیزی طبیعی باعث کم کاری هیپوفیز می‌شوند.
اخیراً نشان داده شده که تا 70 درصد بیماران مبتلا به تومورهای کرومرفوب دارای غلظت‌های بالایی از پرولاکتین در گردش خون خود هستند. این موضوع نشان می‌دهد که این تومورها پرولاکتین ترشح می‌کنند؛ اگر چه فشار روی هیپوتالاموس با ساقه هیپوفیز که انتقال دوپامین از هیپوتالاموس به هیپوفیز را قطع می‌کند نیز می‌تواند سهمی داشته باشد. کیست‌های فوق زینی یعنی بقایای کیسه را تکه که بزرگ شده و هیپوفیز را تحت فشار قرار می‌دهند نیز علت دیگری برای ایجاد کم کاری هیپوفیز هستند. در زنانی که در دوران بارداری دچار یک حمله شوک شده باشند، هیپوفیز ممکن است دچار انفارکتوس گردد و درنتیجه منجر به پیدایش نکروز بعد از زایمان شود.
تومورهای سلول‌های سوماتوتروپ هیپوفیز قدامی مقادیر زیادی هورمون رشد ترشح می‌کنند و در کودکان منجر به غول پیکری یا ژیگانتیسم و در افراد بالغ منجر به آکرومگالی می‌شوند. ترشح بیش از حد هورمون رشد در 20 تا 40 درصد بیماران مبتلا به آکرومگالی با ترشح بیش از حد پرولاکتین همراه است، زیرا این دسته از بیماران دارای تومورهایی متشکل از ماموسوماتروپ‌ها هستند. علاوه بر آن ترشح زیر واحدهای آلفای هورمون‌های گلیکوپروتئینی، در 37 درصد بیماران به وجود می‌آید.

عوارض این بیماری

1. افزایش بسیار زیاد هورمون پرولاکتین؛
2. کاهش یافتن و گاه از بین رفتن میل جنسی؛
3. از دست دادن تدریجی بینایی؛
4. پٌف آلودگی صورت و عصبیت و خود خوری می‌شوند؛
5. ابتلا به سردردهای شدید و بی قراری؛
6. ابتلا به ناراحتی‌های گوارشی.

علل مهم این بیماری

1. استرس، عصبی شدن، حرص خوردن و حساس و زودرنج بودن؛
2. استفاده از غذاهای صنعتی و فست فودها؛
3. بی خوابی و نداشتن برنامه منظم و مدون برای زندگی، خواب و خوراک؛
4. داشتن درگیری‌های فکری و یبوست مزاج و نداشتن آرامش در زندگی؛
5. استفاده از غذاهای سرد و اسیدی که منجر به اختلالات عصبی می‌شود و در کار این غده بی نظمی ایجاد می‌کند؛
6. استفاده از غذاهای ممنوع که منجر به اختلالات هورمونی می‌شود؛
7. نداشتن فعالیت‌های فیزیکی و ورزش مناسب.

درمان این بیماری از نظر علم طب:

داروهای مختلفی برای کنترل و درنهایت تسکین بیمار نسخه می‌شود، اما بهترین روشی که علم طب برای درمان این بیماری توصیه می‌کند، جراحی است.

نظر طب قرآنی در مورد این بیماری:

روشی که برای بهبودی این بیماری پیشنهاد می‌شود عبارت است از:
1. پرهیز از عصبی شدن، حرص خوردن و حساس و زودرنج شدن؛
2. پرهیز از کلیه فرآورده‌های حیوانی و قند و شکر؛
3. پرهیز کامل از غذاهای ممنوع؛
4. فقط و فقط استفاده از غذاهای خام گیاهی؛
5. نوشیدن روزانه چند لیوان شربت عسل و لیمو ترش تازه و یخ (به آرامی)؛
6. استفاده روزانه چند لیوان از انواع آب میوه‌جات و سبزیجات طبیعی؛
7. نوشیدن روزانه حداقل 6 لیوان آب (نیم ساعت قبل و دو و نیم ساعت بعد از غذا)؛
8. فعالیت فیزیکی و نرمش و ورزش روزانه؛
9. داشتن تفکر مثبت و سازنده برای به دست آوردن سلامتی؛
10. استفاده از رژیم غذایی پانزده روزه برای تسریع در بهبودی؛
11. اجابت مزاج منظم (روزانه دو بار)؛
12. روزانه 2 لیوان شیر بادام خنک به مرور میل شود.

5. تومور آستروسیتومای مغزی

این نوع تومورها در سمت چپ یا راست مغز و گاه در دیگر قسمت‌های مغز ایجاد می‌شوند. این نوع از تورمورها، عموماً بدخیم و خطرناک اند و می‌توانند آسیب‌های جدی را به مغز انسان برسانند. این تومورها از حجم کم شروع می‌شوند و به مرور گسترش پیدا می‌کنند که اگر کنترل و درمان نشود، بیمار دچار گرفتاری‌های عدیده می‌شود.

علت این بیماری از نظر علم طب:

علم طب علت خاصی را برای این بیماری قائل نیست و آن را یک بیماری اتوایمیون می‌داند و کارهای خاصی را برای کنترل و درمان انجام می‌دهد. ابتدا نمونه برداری می‌شود تا نوع تومور مشخص شود. مرحله بعد جراحی و برداشتن قسمتی از تومور است که قابل برداشتن باشد. شیمی درمانی و رادیوتراپی، آخرین کاری است که از نظر علم پزشکی روز، می‌توان انجام داد.

علت بیماری از نظر طب قرآنی:

این بیماری همان طور که بیان شد، یک بیماری اتوایمیون و ناشناخته است، ولی نگارنده بعد از سال‌ها تلاش و تحقیق به نتیجه جالبی دست یافته است. علت عمده این بیماری استفاده مداوم و روزانه از مواد لبنی به خصوص ماست است که عامل مهم و اصلی این نوع توموراست.
این یک قانون اصلی طب قرآنی است که «بیماری به مواد غذایی‌ای علاقه مند می‌شود که برایش بسیار مضر است!» به همین دلیل این نوع بیماران به ماست علاقه زیادی نشان می‌دهند و از خوردن آن لذت می‌برند.
عموماً این نوع بیماران از طبع سردی برخور دارند و به مصرف این نوع مواد غذایی یعنی با غذاهای با طبع سرد علاقه نشان می‌دهند. از سوی دیگر، اگر طبیعت مغز انسان را در نظر بگیریم، متوجه می‌شویم که مغز نیز از طبعی سرد برخوردار است. این یک قانون علمی است که اگر غذاهای با طبع سرد را هر کس استفاده نماید، روی اندام‌هایی اثر منفی می‌گذارد که طبیعتی سرد دارند.
نگارنده با این دسته از بیماران تماس‌های مکرر داشته‌ام و درموردغذای مصرفی آن‌ها تحقیق نمودم. با رژیم غذاهای با طبع گرم، تومور بیماران بعد از چند ماه، کوچک و کوچک تر شد.

روش طب قرآنی در مورد این بیماری

1. استفاده نکردن از کلیه غذاهای ممنوعه؛
2. استفاده نکردن از غذاهایی که طبعی سرد دارند؛
3. پرهیز از هر نوع غذایی که بیمار به آن علاقه شدید دارد؛
4. پرهیز از عصبی شدن و حرص خوردن (چون تومور در این حالت رو به رشد می‌رود)؛
5. استفاده از غذاهای گرم تا تومور به مرور کوچک شود؛
6. استفاده از سیر خام و زنجبیل تازه و عسل، به طور مرتب؛
7. پرهیز از فرآورده‌های حیوانی (بهتر است)؛
8. پرهیز از یبوست مزاج؛
9. نوشیدن دم کرده دارچین و زنجبیل با عسل؛
10. استفاده از چلغور تازه و خام با عسل؛
11. استفاده از معجون جوانه گندم با جین سینگ؛
12. برای دیگر غذاهای با طبع گرم نگاه کنید به فصل 8 کتاب «15 روز تا سلامتی».

دیگر تومورهای مغزی

اکثر تومورهای مغزی بدخیم اند و به ندرت تومورهای خوش خیم در مغز ایجاد می‌شود. مسأله مهم این است که هر نوع توموری که در مغز ایجاد شود، خطرناک است، چون مغز اندام بسیار مهم و دقیق و حساسی است که با رشد تومور حجم مغز کم می‌شود، به بعضی از قسمت‌های مغز فشار می‌آید و کار مغز مختل می‌شود.
پس سعی کنیم درست بیاندیشیم، درست تغذیه کنیم و خوب زندگی کنیم تا دچار این معضلات نشویم و خود را اسیر جراحی و شیمی درمانی و رادیو تراپی نکنیم. بهترین روش برای این نوع بیماری‌ها استفاده از غذاهای خام و گیاهی است. نداشتن یبوست مزاج و داشتن آرامش عامل اصلی بهبودی است. متأسفانه مردم جامعه امروز به استرس، اضطراب، عصبیت و خود خوری عادت کرده‌اند. مسأله مهم اینکه این گونه افراد نمی‌خواهند این عادت غلط و خطرناک را از خود دور کنند.

6. بیماری پارکینسون (12)

بیماری پارکینسون که فلج تحریکی نیز نامیده می‌شود، ناشی از انهدام منتشر قسمتی از جسم سیاه موسوم به بخش متراکم است که فیبرهای عصبی ترشح کننده دوپامین به هسته دم دار و پوتامن می‌فرستند.
علائم این بیمای عبارت است از: سختی قسمت زیادی از عضلات بدن، لرزش غیر ارادی نواحی مبتلا (حتی هنگامی که شخص در حال استراحت است) با فرکانس ثابت 3 تا 6 سیکل در ثانیه، و ناتوانی شدید برای شروع کردن حرکات (حالت بی حرکتی با آکینزی).

علت بیماری از نظر علم طب:

علل این اثرات حرکتی غیر طبیعی تقریباً به طور کامل ناشناخته مانده اند. اما باید دانست که اگر دوپامین ترشح شده در هسته دم دار و پوتامن به عنوان یک میانجی مهاری عمل کند، در این حالت انهدام ماده سیاه به طور تئوریک به این تشکیلات اجازه خواهد داد تا بیش از حد فعال شوند و شاید موجب برون ده مداوم سیگنال‌های تحریکی به سیستم کنترل حرکتی قشری - نخاعی گردند. این سیگنال‌ها به یقین می‌توانند تعداد زیادی یا همه عضلات بدن را به میزان بیش از حد تحریک کنند و منجر به سختی عضلانی شوند.
بی حرکتی که در بیماری پارکینسون به وجود می‌آید غالباً برای بیمار زجر آورتر از علائم سختی عضلانی و لرزش است، زیرا برای انجام حتی ساده ترین حرکت در بیماری پارکینسون شدید شخص باید حداکثر دجه تمرکز را اعمال کند.
کوشش روانی و حتی زجر روانی که لازم است تا موجب شروع حرکت شود، غالباً در آخرین حد نیروی اراده شخص قرار دارد. هنگامی که حرکت به وجود می‌آید، واقعاً سخت است و به جای آنکه نرم و یکنواخت باشد، حالت منقطع و پرشی دارد. متأسفانه علت این آکنزی هنوز جنبه حدس وگمان دارد.

درمان بیماری از نظر علم طب:

به این نوع بیماران دوپامین تجویز می‌شود. دوپامین، بسیاری از علائم بیماران مبتلا به پارکینسون (به ویژه سختی عضلات و بی حرکتی) را بهبود می‌بخشد. بسیاری از محققان بیماری پارکینسون را با انهدام بخش‌هایی از عقده‌های قاعده‌ای، تالاموس یا حتی قشر مغز، به وسیله عمل جراحی (به منظور بلوکه کردن فیدبک عقده‌های قاعده‌ای به مغز) درمان کرده اند. تصور می‌شود که بلوکه کردن این فیدبک‌ها از عمل حلقه‌های نورونی که موجب لرزش و بعضی از علائم دیگر بیماری پارکینسون می‌شوند، جلوگیری می‌کند.

علت بیمای از نظر طب قرآنی:

در قدیم این بیماری (پارکینسون) را رعشه می‌نامیدند. علت این بیماری از نظر طب قرآنی عبارت است از
1. عصبی و حساس و زود رنج بودن؛
2. استفاده از غذاهای با طبیعت سرد، به طور مرتب؛
3. ابتلا به یبوست مزاج رنج و بی قراری؛
4. علاقه‌ی زیاد به استفاده از لبنیات و ترشیجات سرکه.

7. میگرن

میگرن یکی از بیماری‌های اعصاب مرکزی است و امروزه بسیاری از
مردم به این کسالت دچار هستند. در این بیماری عموماً شخص احساس درد در قسمت مختلف سر را دارد، از جمله: در سمت چپ سر یا نیم کره مغز و یا در سمت راست مغز و گاهی اوقات در پس سر این درد شروع می‌شود. ضمناً گاهی اوقات هم در جلوی سر، نزدیک به پیشانی درد شروع می‌شود که بیمار را کلافه می‌کند و در نتیجه بیمار از شدت درد، قادر به باز کردن چشم نیست.
این بیماری گاه آن قدر درد ایجاد می‌کند که بیمار فکر می‌کند که تومور بزرگی در مغزش وجود دارد و این مسأله باعث نگرانی و هراس او می‌شود. افرادی که دچار این بیماری هستند عموماً بعد از شدت پیدا کردن درد، دچار حالت تهوع می‌شوند. بعد از این حالت درد بیمار مقداری تسکین پیدا می‌کند و شدت درد کاهش می‌یابد. افرادی که به این بیماری دچار می‌شوند، عموماً سال‌های زیادی را پشت سر می‌گذارند. در حالی که این بیماری بهبود نیافته است.

علت این بیماری از نظر علم طب:

علت این بیماری از نظر علم طب دقیقاً مشخص نیست، ولی متخصصین علت اصلی این بیماری را انقباض عروق مغزی اعلام می‌کنند. اما چه عواملی در انقباض عروق مغزی دخالت دارند؟

علت بیماری از نظر طب قرآنی:

پیامبر گرامی اسلام منشأ همه بیماری‌های انسانی را درمعده می‌دانند و نیز درمان همه بیماری‌ها را چون معده انسان محل ورود انواع غذاهای مختلف برای ادامه حیات است، از همین مکان بسیاری از بیماری‌ها آغاز می‌شود. چرا؟ چون انسان تنها موجودی است که به فطرت الهی خویش عمل نمی کند. این مطلب در قرآن کریم به وضوح بیان شده است. خداوند سبحان می‌فرماید: اکثر انسان‌ها فطرت را نمی شناسند.
بنابراین، علت اصلی میگرن، ضعیف بودن سیستم گوارش است. افرادی که بلافاصله بعد از میل کردن غذا دچار سردرد می‌شوند، دچار ناراحتی معده هستند. اما کسانی که بعد از حدود نیم ساعت تا یک ساعت سردردشان شروع می‌شود، این گونه بیماران دچار ناراحتی روده هستند.
علت این بیماری، استفاده از غذاهای ممنوع است. خصوصاً پنیر و چای و سرخ کردنی و شیرینی جات قنادی و قند و شکر و سایر غذاهای صنعتی.

درمان از نظر طب روز:

درد، با انواع داروهای مسکن تا حدودی کنترل می‌شود، اما راه دیگری وجود ندارد.

روش طب قرآنی برای این بیماری:

علت اصلی این بیماری، ناراحتی گوارشی است و خداوند سبحان بهبودی سیستم گوارش را در غدد بزاقی دهان انسان قرار داده است بهترین روش بهبودی بیماری میگرن استفاده نکردن از غذاهای ممنوع و هر لقمه را دو برابر دندان‌ها جویدن است. چرا جویدن؟
با جویدن غذا سه اتفاق مهم رخ می‌دهد:
1. با جویدن غذا، ماده‌ای به نام موسین یا لعاب تولید می‌شود که ضد اسید معده است؛
2. با زیاد جویدن غذا ماده‌ای به نام آنزیم الفا آمیلاز تولید می‌شود که غذاهای نشاسته‌ای را در دهان هضم می‌کند و فشار به معده نمی آید؛
3. با خوب جویدن غذا، ماده‌ای بسیار مفید از غدد بزاقی به نام لیزوزیم تولید می‌شود. این ماده آنتی باکتری بوده و باکتری‌های موجود در غذا و فضای دهان را از بین می‌برد.
با رعایت کردن آداب غذا خوردن و اندیشه مثبت می‌توان بسیاری از بیماری‌ها را از بین برد. متأسفانه بسیاری از بیماری‌های انسان، اگر دقیق بررسی شوند به علت نوع تغذیه است.

پی‌نوشت‌ها:

1. فیزیولوژی گایتون، ج3، ص 1440.
2. همان منبع، ص 1442.
3. همان منبع، ص 1442.
4. همان منبع، ص 1474.
5. همان منبع، ص 1474.
6. همان منبع، ص1479.
7. همان منبع، ص 1483.
8. همان منبع، ص 1483.
9. همان منبع، ص 1486.
10. همان منبع، ص 1485.
11. کلیات فیزیولوژی پزشکی، ج 2، ص 665.
12. همان منبع، ص 1371.

منبع مقاله :
خدادادی، جمشید، (1391)، خلاصه‌ی عسل درمانی، تهران: مؤسسه نشر شهر، چاپ اول